استانبول خواهرخوانده تبریز

استانبول خواهرخوانده تبریز است، احتمالا این جمله پیش از این به گوش شما خورده است یا اینکه در مورد دیگر شهرها این اصطلاح را شنیده و خوانده‌اید. شهرهای زیادی در ایران خواهرخوانده دیگر شهرهای دنیا هستند. اما آیا می‌دانید که چطور این اصطلاح به وجود آمد و چه شد استانبول، خواهرخوانده تبریز

خواهرخواندگی

اول اینکه خواهرخواندگی قراردادی قانونی یا اجتماعی است که بین دو شهرک، شهر، استان، منطقه و ایالت، و حتی کشورها بسته می‌شود تا مناسبات فرهنگی و تجاری خودشان را افزایش و ارتقا دهند. البته اصطاح خواهرخواندگی معمولا برای دو شهر به کار گرفته می‌شود.

اینچنین قراردادهای در طول تاریخ سابقه زیادی دارد، ولی به عنوان خواهرخواندگی برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم رواج زیادی یافت.

معمولا گفته می‌شود دو شهری که شباهت‌های تاریخی، علمی، دانشگاهی یا اقتصادی (مثلا وجود بندر در شهر) دارند به عنوان خواهرخوانده انتخاب می‌شوند. در برخی از کشورها به شهرهای خواهرخوانده شهرها دوقلو هم گفته می‌شود.

در برخی موارد دو خیابان هم به عنوان خواهرخوانده یکدیگر انتخاب شده‌اند. مثلا از سال 1964، خیابان فبورگ-سن-انوره (rue du Faubourg-Saint-Honoré) پاریس و خیابان پنج نیویورک خواهرخوانده به عنوان یکدیگر انتخاب شدند.

استانبول، خواهرخوانده تبریز

پس موفقیت قراردادهای خواهرخواندگی در دنیا، شهردارهای شهرهای بزرگ ایران هم با دیگر شهرها بزرگ دنیا توافقنامه‌های خواهرخواندگی منعقد کردند. در این بین در سال 1389، شهر استانبول خواهرخوانده تبریز شد. در سال 1389 استاندار آذربایجان شرقی و مقامات شهری استانبول مذاکرات گستره‌ای انجام دادند تا این توافق‌نامه تاریخی به امضا برسد. هدف از این توافق‌نامه گسترش همکاری‌های دوطرفه در زمینه‌های فرهنگی، تجاری و مدیریت شهری بود.

در واقع از نظر تاریخی تبریز و استانبول هر کدام در تاریخ کشورهای خود نقش مهمی باز کرده‌اند. در تاریخ ایران، تبریز همیشه به لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی افراد بزرگی را پرورش داده است. از نظر اقتصادی بازار تبریز یکی از مهمترین قطب‌های اقتصادی ایران به شمار می‌رود. در ضمن تبریز از این نظر که در دوره قاجاریه اقاماتگاه شاهزاده و سپس یکی از خاستگاه‌های مهم مشروطه‌خواهی و انقلاب‌گری بوده نمی‌توان نقش سیاسی و تاریخی آن را نادیده گرفت. و بالاتر اینکه، تبریز بزرگ مردان و زنان زیادی را به جامعه هنری و فرهنگی ایران زمین معرفی کرده است.

در مقابل استانبول هم از جایگاه تقریبا مشابهی در ترکیه برخوردار است. استانبول چه در زمان عثمانی و چه در زمان ترکیه مدرن نقش مهمی در کشور همسایه‌مان داشته است.

حتی به لحاظ گردشگری به خصوص گردشگری تاریخی می‌توان شباهت‌های فراوانی بین این دو شهر قدیمی پیدا کرد. بنابراین جای تعجبی ندارد ببینیم این دو شهر به خواهرخواندگی هم در آمده است.

مارکوپولو

مارکوپولو

تاریخچه ی همکاری‌های استانبول و تبریز

شهرهای تبریز و استانبول از قدیم با یکدیگر روابط فرهنگی، تجاری، بازرگانی و صنعتی داشته‌اند. البته این تبادلات فرهنگی خیلی محدود نبوده و به گستردگی انجام می‌شده، به‌طوری‌که دروازه استانبول یکی از قدیمی‌ترین دروازه شهر تبریز است و قدمت آن به چند قرن پیش باز می‌گردد.

بعد از اینکه در دوره صوفیه عثمانی‌ها، تبریز را به تصرف خود در آوردند، گروهی از بازرگانان تبریزی را به استانبول بردند تا به بازارهای سنتی و قدیمی آنجا رونق بدهند. حتی امروزه می‌‌توان آثار کارهایی که این گروه از بازرگانان تبریزی در «بازار سنتی» استانبول انجام دادند را دید.

تبریز و استانبول از کلان‌شهرهای ایران و ترکیه به حساب می‌آیند. اما نکته مهم اینکه استانبول دروازه ورودی ترکیه به اروپا ست و از سوی دیگر تبریز دروازه ورودی ایران به ترکیه. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که تبریز به نوعی دروازه ورودی ایران به ترکیه است.

همین موقعیت استراتژیک تبریز باعث شد تا مظاهر و نمودهای مدرنیته در تبریز از شهرهای دیگر وارد ایران شود. اگر امروزه، به تبریز شهر اولین‌ها گفته می‌شود، به همین دلیل است؛ اولین چاپ‌خانه، اولین شهرداری، اولین قطارشهری، اولین هتل، اولین کافه و رستوران، اولین مدرسه، اولین مدرسه، اولین مدرسه کرولال‌ها، اولین شهربانی، اولین تلفن، اولین نشریه، اولین تئاتر، اولین انجمین شهری و بسیاری از مظاهر مدرنیته از طریق تبریز وارد ایران شوند. هرچند تبریز در طول تاریخ همیشه روابط تجاری و اقتصادی خوبی با شهرهای دیگر کشورهای همسایه نظیر تفلیس، ایروان، باکو، نخجوان، ترابزون و بغداد داشته ولی نباید نقش و اهمیت استانبول به عنوان پایتخت سیاسی عثمانی و پایتخت فرهنگی اقتصادی ترکیه مدرن غافل شد.

هرچند تبریز پایتخت ایران نبوده ولی همانطوری‌که اشاره شد به لحاظ سیاسی شهری مهمی به حساب می‌آمده و البته همچنان می‌آید. تا همین چند دهه گذشته کشورهای بزرگ مانند روسیه، عثمانی، انگلستان، آمریکا، آلمان، اتریش، فرانسه در تبریز کنسولگری و نمایندگی داشتند. همین موضوع نشان دهنده وزن سیاسی تبریز در ساختار قدرت ایران است.

روشنفکری میان استانبول و تبریز

در مورد تاثیرگیری روشنفکران دوره قاجاریه از اروپا و فرانسه زیاد گفته شده ولی نباید از نقش باز شدن پای روشنفکران تبریزی به استانبول در تحولات مشروطه‌خواهی دوره قاجاریه غافل شد. به عنوان مثال در شکل‌گیری نشریات اختر و ملانصرالدین، روزنامه‌نگاران تبریزی که به استانبول تبعیدشده بودند نقش به سازایی داشتند. روان‌شاد میزان حسن رشدیه، پدر مدرسه‌ نوین در ایران، پس از بازگشت از استانبول بود که نخستین مدرسه را در ایران در تبریز افتتاح کرد.

بنابراین اساسا جای تعجبی دارد وقتی می‌بینم که استانبول به عنوان خواهرخوانده تبریز انتخاب می‌شود. بی‌شک تاریخ دو شهر بزرگ تبریز و استانبول نقش مهمی در این انتخاب دارند.